اصل هشتم: شهر دلخواه ایرانیان، غنای حسی دارد و معنویت را رواج می‌دهد.

شهر دلخواه ما را همگان می‌توانند بشنوند، ببینند، و حس کنند. این شهر سیمایی خوشایند و کالبدی لطیف دارد. این شهر حس عشق، شادی و آرامش را برمی‌انگیزد. شهر دلخواه ما، خوش‌آهنگ، رنگارنگ و دارای خط آسمانی مشخص و شفاف است که مردم می‌توانند در آن پرندگان را ببینند و بـه آوازشان گوش دهند. در شهر دلخواه ما، پیوستگی بصری مناظر حفظ می‌شود.
در شهر دلخواه ما، مناظر و چشم‌اندازهای ارزشمند دست‌نخورده باقی می‌مانند. این شهر محیط طبیعی و انسان‌ساخت را در تعامل با یکدیگر قرار داده و همزیستی مسالمت‌آمیز همه موجودات را کنار یکدیگر تضمین می‌کند.
شهر دلخواه ما، دارای مجموعه متنوعی از فضاهای بازِ امن و مجهز است که از دستِ سودجویان دور نگه داشته می‌شوند. فضاهای باز و بناهای عمومی به‌خوبی با مبلمان شهری از جمله جایگاه‌های آب آشامیدنی، نیمکت‌ها و نشـیمن‌گاه‌ها و مکان‌های بهداشتی همگانی تجهیز شده‌اند.

شهر دلخواه ما، مهد هنر است و به دور از هنر قابل‌تصور نیست. موسیقی، نقاشی، مجسمه‌سازی، تئاتر و همچنین معماری بخش ارزشمند زندگی اجتماعی ایرانیان است. هنرمندان، شهر و مناطق رو به زوال را می‌آرایند و بر زیبایی آن می‌افزایند.
در شهر دلخواه ما، همه مردم اعم از کودکان، جوانان، سالمندان، افراد کم‌توان و حتی بیماران فرصت و فضای کافی برای نگاه کردن، لبخندزدن و گفت‌وگو با یکدیگر دارند. شهری که با وجود تنو ع زیاد فرهنگی، مذهبی و قومی دارای انسجام اجتماعی است.
در شهر دلخواه ما، کرامت انسانی به مادیات برتری دارد. این شهر ابزاری برای ارتقای معنویت است و نه یک کالای خریدوفـروش. در شهر دلخواه ما، هیچکس مجاز بـه سود بردن به ضرر معیشت دیگران نیست. در این شهر هیچ ساختمانی جایگزین میراث و منابع طبیعی نمی‌شود.