همزمان با توسعه و افزایش شهرهای هوشمند در جهان، ایران نیز چند سالی است با فراهم کردن و توسعه برخی فناوریها مانند فیبر نوری در این مسیر قدم برداشته و برخی از کلانشهرها مانند تهران و مشهد برای آغاز این پروژه انتخاب شدند.
ساختمان هوشمند، جمعآوری هوشمند زباله، حفظ محیط زیست، دیجیتالی شدن تمام امور دولت و کارهای اداری، دسترسی کامل، راحت و همگانی به اینترنت، استفاده همهگیر از گوشیهای هوشمند، سرویس به اشتراکگذاری و تاکسی آنلاین، سرعت بالای اینترنت، حمل و نقل عمومی هوشمند و سایر موارد را میتوان از مهمترین شاخصههای مؤثر در هوشمندسازی شهرهای جهان اشاره کرد.
تحقیقات نشان میدهد شهروندانی که در شهرهای هوشمند زندگی میکنند، سالانه ۱۲۵ ساعت در وقت و زمان خود صرفهجویی میکنند و این عدد به این معناست که این شهروندان به دلیل اینکه نیازی به انجام کارهای اداری و بانکی حضوری و ماندن در صفهای طولانی انتظار ندارند، حجم زیادی از زمان خود را بهتر و بهینهتر استفاده میکنند.
همزمان با توسعه و افزایش شهرهای هوشمند در جهان، ایران نیز چند سالی است با فراهم کردن و توسعه برخی فناوریها مانند فیبر نوری در این مسیر قدم برداشته و برخی از کلانشهرها مانند تهران و مشهد برای آغاز این پروژه انتخاب شدند. اکنون این پرسش مطرح است که هوشمندسازی شهرها چه الزاماتی دارد و نیازمند ایجاد چه زیرساختهایی از سوی دولت است؟
در این باره با مهندس امین قریبی، دانشآموخته دوره تخصصی شهر هوشمند کره جنوبی و سوئیس و رئیس کمیسیون شهر هوشمند سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شهر هوشمند چه ویژگیهایی دارد؟
در سالهای اخیر کلیدواژههای مختلفی همچون شهر الکترونیک، شهر مدرن، شهر دیجیتال، شهر هوشمند و شهر پایدار عنوان میشود که هدف همه آنها مشترک است. در واقع هدف از ایجاد این شهرها فراهم کردن محیطی است که کاربران شهر بتوانند راحتتر در شهر رفت و آمد و خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند و در نهایت کیفیت زندگی افزایش یابد.
موضوعی که تفاوت ایجاد میکند و بخشهایی از آن به درستی در ذهنیت کاربران و مدیران شهری جا نیفتاده، این است که ما تلاش میکنیم با استفاده و بهرهگیری از یک سری فناوریها به بهترین راه حل برای افزایش کیفیت زندگی و بهرهوری از شهر برسیم.
هوشمندی صرفاً به استفاده از اینترنت، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و یا سایر فناوریها محدود نمیشود. شهرها همیشه از فناوریهای زمانه خود برای ارائه خدمات بهتر و زندگی راحتتر بهره میگرفتهاند. به عنوان نمونه در شهر یزد بادگیرهایی نصب میشده که باد را به حوضچه آب منتقل میکرده تا باد خنکتری از طریق کانالها، محیط خانهها را خنک کند یا نمونه دیگر، ساخت ۳۶۶ حلقه چاه تلا لافت در قشم است که این چاهها نیز نوعی ابتکار مهندسی هوشمندانه محسوب میشود. مردم این جزیره به فکر یک راه حل جایگزین برای ذخیره آب شرب افتاده بودند تا زمان بارش باران این چاهها از آب پر شود و سپس درِ آنها را برای ذخیره آب سال بعد میپوشاندند تا هر روز با برداشتن در یکی از این چاهها بتوانند نیاز آب شهروندان را تأمین کنند.
پروژه هوشمندسازی شهرها از چه سالی در کشور رقم خورده و کدام شهرها موفق بودهاند؟
موضوع شهر الکترونیک از اوایل دهه ۸۰ شمسی در کشور مطرح شد و با اجرای پروژهها و بهخصوص انواع سامانهها، نرمافزارها و اتوماسیونها از سوی شهرداریها و سایر ارگانها در کلانشهرهایی همچون تهران، یزد، مشهد، ارومیه، شیراز و اصفهان اجرا شد. اما با گذشت زمان، در سالهای گذشته شاهد ورود چند شهر از کشور به حوزه شهر هوشمند هستیم و شهرها در تلاش هستند با رویکردهای نوآورانهتری به موضوع تحول هوشمند ورود کنند و صرفاً از اجرای یکسری سامانه و اتوماسیون پیشگیری کنند.
شهر هوشمند سعی دارد از فناوریهایی همچون هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IOT)، بلاکچین (Block chain)، کلان داده (Big Data)، دوقلوی دیجیتال (Digital Twin)، واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و… که به دریافت یکسری اطلاعات و دادهها از بخشهای مختلف شهر و زندگی شهری کمک میکند، در مسیر خدمترسانی بهتر و بلادرنگ (Real-Time) به بخشهای مختلف شهر، شهروندان، سازمانها، دانشگاهها، صنایع، کسب و کارها یاری رسانده و همچنین به مدیران شهری برای اتخاذ تصمیمهای دقیقتر بر مبنای داده کمک کند.
باید به این نکته توجه کرد که تحول هوشمند، تنها یک پروژه نیست، بلکه یک فرایند بدون پایان است و باید به صورت مداوم همه اقدامها و تصمیمها مورد ارزیابی قرار گیرد و در صورت ضرورت، اصلاح شود. در مورد ایران نیز با وجود پروژههای محدود و جزیرهای که در حدود دو دهه اخیر در زمینه تحول هوشمند انجام شده است، پروژههایی در حوزه حمل و نقل، انرژی، بهداشت و سلامت، آموزش، بانکداری، گردشگری و… در برخی از شهرها و صنایع انجام شده، اما شهروندان نسبت به این تحولات یا بیاطلاع هستند یا در زندگی روزمرهشان احساس نمیکنند. همچنین تاکنون بررسی دقیقی از وضع موجود شهرها و صنایع در حوزه تحول هوشمند نداشتهایم و در تلاش هستیم در آینده نزدیک – در آبان از سامانه ارزیابی و رتبهبندی شهرهای هوشمند ایران رونمایی خواهد شد- با ارزیابی شهرها و صنایع هوشمند، در ابتدا شناخت دقیقی از وضع موجود پیدا کنیم و در ادامه به کمک شهرها و صنایع برویم تا پروژههای اولویتداری را در یک برنامه مشخص و مدون برای ارتقا و بهبود خود اجرا کنند. اما تا این سامانه راهاندازی نشود نه تنها نمیتوان وضعیت کشور را ارزیابی کرد ، بلکه امکان مقایسه با دیگر کشورها را هم نخواهیم داشت.
هوشمندسازی شهرها چه مزیتهایی برای زندگی مردم دارد؟
این مهم بسیار گسترده است. وقتی شما در خصوص شهر هوشمند صحبت میکنید، همه اتفاقهایی که در شهر رخ میدهد ذیل این موضوع قرار میگیرد، موضوعاتی از جنس اینکه کارخانهها، پتروشیمیها، حوزه نفت و گاز، فولاد، صنعت خودرو و دیگر المانهایی که در نهایت به بهبود زندگی کمک میکنند. ضمن اینکه هم اکنون نیز پروژههای متعددی از جمله حوزه حمل و نقل درونشهری در بیشتر کلانشهرهای کشور از جمله تهران، اصفهان و مشهد در حال اجراست مانند سامانههای هوشمند تقاطعها، هوشمندسازی پلاکخوان و مدیریت تقاطعها. همچنین در صنایع مختلف از جمله حوزه پتروشیمی، فولاد و کشاورزی پروژههایی در راستای تحول دیجیتال هوشمند در حال پیادهسازی است که پس از اینکه شبکه اینترنت اشیا در این صنایع پیادهسازی شود، میتواند بر اساس یکسری دیوایسها، سنسورها و تجهیزاتی که نصب میشود، در حوزههای مذکور دادههایی را برداشت کرد و بر اساس آن اقدامهای لازم را انجام داد. به عنوان نمونه در حوزه کشاورزی دادهها به سمتی میرود که درصد رطوبت خاک چقدر است تا بتوان در زمان مناسب محصولات را آبیاری کرد. در حوزه ایمنی و امنیتی نیز اگر زونی را در پلنت صنعتی مثل پتروشیمی یا فولاد تعریف کنید، وقتی افراد غیرمجاز وارد محدودههای ممنوعه شوند با روشهای هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و اینترنت اشیا پردازش انجام میشود و به سرعت به افراد بالادستی هشدار میدهد.
در حوزه ایمنی نیروی کار نیز موضوع نیروی کار متصل در دنیا بسیار داغ است به طوری که با استفاده از یکسری پوشیدنیهای هوشمند – کلاه هوشمند، مچبند هوشمند، کمربند هوشمند و یا سایر پوشیدنیها- میتوان نیروی کار را رصد کرد که در چه وضعیتی است تا در صورت رخ دادن حادثه، برای کارگر مورد نظر و مدیران بالادستی هشدار صادر شده تا از بروز حادثه پیشگیری شود و یا در صورت بروز حادثه، در کوتاهترین زمان ممکن امدادرسانی انجام شود و دیگر کاربردهای گستردهای که میتوان در پلنتهای ایمنی آنها را اجرا کرد.
کارتهای الکترونیک متعددی در شهرهای مختلف برای سفرهای بینشهری طراحی شد که قرار بود این کارتها قابلیت ارائه خدماتی مانند پرداخت هزینه نان، کرایه تاکسی و یا هویت شناسی شهروندان را داشته باشند، چرا این وعدهها محقق نشد؟
این پرسش یکی از پرسشهای کلیدی و مهمی است که از چند جهت باید به آن پاسخ داده شود؛ یکی از آن موارد این است که بیشتر پروژههایی که از سال ۱۳۸۰ به این طرف طراحی شده از جنس شهر الکترونیک، اتوماسیون کردن و الکترونیک کردن شهر بوده و به سمت هوشمند شدن نرفتهایم، زیرا بین شهر هوشمند و شهر الکترونیک تفاوت است و بسیاری از پروژهها به صورت جزیرهای و حتی موازیکاری در کشور اتفاق افتاده و چون نقشه مشخصی در حوزه هوشمندی شهرها نداشتهایم این پروژهها نتوانستهاند ارتباط درستی با یکدیگر برقرار کنند. البته در یکی دو سال اخیر اوضاع کمی بهتر شده است، اما اگر بررسی کنید در سالهای گذشته برنامه منکارت که در مشهد استفاده میشد با برنامهای که برای کارت هوشمند تهران استفاده میشد متفاوت بود و شهروندان نمیتوانستند از کارت خود در شهرهای دیگر استفاده کنند و ناچار باید برنامه و کارت هوشمند همان شهر را برای دریافت خدمات تهیه میکردند اما اکنون با توجه به اقدامهایی که از سوی بانک شهر، بانک پاسارگاد و چند مجموعه دیگر در حوزه خدمات شهروندی انجام شده تا حدی این مسائل حل شده است ولی هنوز جای کار زیادی دارد و به یکپارچگی کامل نرسیدهایم. در مورد نقشه راه نیز بخش مهم این است که نهاد متولی برای حوزه هوشمندسازی نداریم، در واقع نبود نهاد متولی برای این حوزه موجب شده پروژهها بسیار سطحی و با صرف هزینههای زیاد اجرا شود و آن گونه تأثیری در زندگی شهروندان نداشته باشد. در حالی که اگر تجربههای سایر کشورها از جمله کره جنوبی که در آسیا نزدیک به ماست و یا حتی کشورهای حوزه خلیج فارس مثل امارات و عربستان را بررسی کنید، متوجه خواهید شد همه اقدامهایی که در این حوزه انجام شده بر اساس نقشه راه مشخص است و تعیین شده این پروژه از چه نقطهای شروع شده، کدام شرکتها در این فرایند باید ایفای نقش کنند و چه سرویسها، خدمات و حتی محصولاتی باید به شهروندان ارائه شود، در نتیجه موازیکاری اتفاق نمیافتد.
آیا افقی برای هوشمندسازی کشور دیده شده و آیا زمانی برای رسیدن همه شهرها به حداقل هوشمندسازی تعیین شده است؟
در سالهای ۱۴۰۱-۱۴۰۰ در جلسات هیئت دولت تصمیم گرفته شد متولیگری حوزه شهر هوشمند از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به وزارت کشور واگذار شود و این وزارتخانه موظف شد نیمه نخست ۱۴۰۱ نقشه راه هوشمندسازی کشور را تهیه کند که متأسفانه تاکنون این مهم تحقق نیافته است، اما وزارت کشور یک نظامنامه شهر هوشمند در دست تهیه و تدوین دارد ولی چیزی که تاکنون تهیه شده خیلی جامع نیست و افقی هم در این راستا ترسیم نشده است.
با این حال در سالهای ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مرکز تحقیقات شهر هوشمند ایران، پروژهای را با سازمان فناوری اطلاعات ایران ذیل وزارت ارتباطات مبنی بر تشکیل و راهاندازی کمیته ملی شهر هوشمند انجام دادند و کمیته ملی در یک بازه هفتماهه، معماری ایران هوشمند ۱۴۱۰ را ترسیم کرد، در واقع افق ایران هوشمند بر اساس ۱۰ المان اصلی تهیه شد و قرار بود به مرحله اجرا برسد اما چون سال ۱۴۰۱ متولیگری این مهم از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به وزارت کشور واگذار شد این پروژه در همان مرحله مقدماتی مطالعاتی و تئوری باقی ماند و به مرحله اجرا نرسید. ولی قرار است بر اساس نظام شهر هوشمند که ذیل سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در دست تهیه است، نظام شهر هوشمند از سوی وزارت کشور تهیه شود.